شکل گیری افکار عمومی در انتخابات ۱۴۰۰ در کدام شبکه اجتماعی اتفاق می افتد؟
به گزارش گروه دیگر رسانههای «entekhabat1400.com»، علی غیاثیان در خبرگزاری موج نوشت: مهمترین شبکه اجتماعی که بر انتخابات آینده ایران اثر می گذارد چیست؟ آیا باز هم شبکه اجتماعی تلگرام که در انتخابات خردادماه سال ۱۳۹۶ و رویدادهای آبان آن سال، ترکتازی می کرد، تکرار می شود یا رقبای تازه نفس دیگری از جمله کلاب هاوس به باشگاه اثرگذاری روی افکار عمومی وارد شده اند؟
انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ از مهمترین انتخابات در سالهای اخیر است. دلایل پرشماری برای این اهمیت می توان برشمرد که عمده ترین
در این میان، فرآیند نحوه انتخاب شهروندان از بین گزینه هایی که گفته می شود شانس عبور از فیلتر
اگر در سال ۱۳۸۸، مناظره های
ولی در سال ۱۴۰۰ فیلترینگ شدید تلگرام، باعث نمی شود اثرگذاری اپلیکیشن های شبکه های اجتماعی در انتخابات کمتر از گذشته شود. اپ هایی مانند اینستاگرام، واتس اپ و توییتر توانسته اند تا حد بسیاری، مخاطبان تلگرامی را با خود همراه سازند. آمار استقبال ایرانیان از شبکه های اجتماعی نشاندهنده حضور گسترده مردم در اینستاگرام، تلگرام و واتس آپ است و در این بین، جامعه نخبه گانی کشوربه سمت دو اپلیکیشن شبکه ساز دیگر استقبال زیادی نشان داده است: توییتر و کلاب هاوس. هر چند در این بین برخی شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل از جمله اسپیس و تنت هم سعی دارند جای خود را پیدا کنند ولی بعید است تا انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، شبکه های پیش گفته و اپ های مبتنی بر نرم افزارهای وطنی از جمله گپ، سروش، بیسفون، بله و نظایر آن بتوانند مخاطبان جدی و اثرگذار در عرصه تبلیغات سیاسی برای خود دست و پا کنند.
چرا شبکه های اجتماعی مهم هستند؟
از جمله حوزه هایی که بحث بر سر تاثیرگذاری یا عدم تاثیرگذاری شبکههای اجتماعی اینترنتی
از سوی دیگر با همه گیر شدن گوشی های هوشمند و گسترش شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل، عملا رسانه های سنتی مانند تلویزیون، روزنامه های چاپی و حتی سخنرانی و نطق در مجامع مرجعیت سیاسی سابق را نخواهد داشت. از سال ۱۳۸۸ و اثربخشی ناگهانی فیس بوک در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۸۸ مشخص بود شبکه های اجتماعی به تدریج نقش تولیدی قویتری ایفا خواهند کرد که جایگزین تلویزیون خواهد شد و تولیدات بسیاری در شبکه های اجتماعی رقم می خورد که می تواند جایگزین تولیدات تلویزیون شود.
در حال حاضر به تدریج در شبکه های اجتماعی گروه ها و افراد مرجعی شکل گرفته اند که کارکرد رسانه های سنتی تلویزیون در بعد اعتبار منبع را دارند، مثلا اگر به صفحه توییتر یا اینستاگرام برخی چهره های سیاسی و تحلیلگران نگاه کنید می بینید که یک اظهارنظر آنها با مشارکت چند ده هزار نفری مخاطبان مواجه می شود که لزوما در رد یا تایید نظرات این چهره ها سخن نمی گویند، بلکه این فضا را برای مشارکت و عرض اندام عقاید نزدیک به خود مناسب دیده و واکنش نشان داده اند. واقعیت این است که با وجود مشکلاتی که مناظره های تلویزیونی به خصوص در انتخابات سالهای ۸۸ و ۹۲ داشت و عملا با اعتراض مردم و نامزدهای ریاست جمهوری به شکل و محتوای مناظره ها و پخش برنامه های تبلیغاتی از جمله تحریک به خشونت هواداران یا سانسور برنامه ها همراه بود، می توان گفت با وجود شبکه های اجتماعی در وضعیت فعلی صدا و سیما شانس چندانی برای اثرگذاری و ادامه نقش سیاسی خود نخواهد داشت و نقش اصلی در مشارکت و اثرگذاری دموکراتیک روی شهروندان به شبکههای اجتماعی برخط مربوط خواهد شد.
این نکته به صورت میدانی نیز در تحقیقات علمی به اثبات رسیده است که میان حضور در شبکههای اجتماعی و حقوق دموکراتیک و مشارکت در سرنوشت سیاسی کشور از سوی شهروندان، رابطه مستقیم و معنی داری قابل احصا است.
تحقیقاتی که در تهران انجام شد انجام شده در بین دانشجویان ایرانی نشان می دهد بین سرمایه اجتماعی حضور در شبکه اجتماعی برخط فیسبوک و مشارکت مدنی و مشارکت سیاسی در دنیای واقعی همبستگی مثبت وجود دارد. تحقیقات دیگر نیز تایید کننده این نظریه است. از جمله تحقیق مشابهی که نشان داد میزان سرمایه اجتماعی نزد دانشجویان کاربر شبکه اجتماعی فیس بوک در مقایسه بادانشجویان غیر کاربر بالاتر است.
شبکه های اجتماعی علاوه بر آن که باعث تعامل در برابر گردش یکسویه اطلاعات می شوند، حضور همزمان ارتباط عمودی و توسعه تساوی بین کاربران را فراهم کرده و این حضور باعث می شود نقش ژورنالیسم در معادلات سیاسی یا اطلاعرسانی و تبلیغات (
از دید تحسین کنندگان شبکههای اجتماعی برخط، دو عنصر آزادی کامل اطلاعات و گریز از نظارت قانون و سانسور نویدی است که اینترنت و شبکههای اجتماعی برخط برای عصر حاضر دارد.
در کتاب جدیدی که اخیرا با عنوان “تلاطم سیاسی: چگونه رسانههای اجتماعی کنش جمعی را شکل میدهند؟” منتشر شده، پژوهشگران دانشگاه
پژوهشگران مزبور معتقدند عمدتا در کشورهای غربی تا زمان انجام مطالعه یعنی سال ۲۰۱۳ رشد بسترهای کنشگری جمعی آنلاین، به ویژه در شبکههای اجتماعی برخط نظیر فیسبوک و توئیتر، امکان مشارکتهای سیاسی میلیونها نفر از مردم را در امور عمومی و سیاسی به خصوص در مسایل مربوط به حقوق دموکراتیک و انتخابات در سطح داده های کوچک و فردی فراهم کردهاست.
آنها با روشهای جدید مطالعات داده ها نشان داده اند انباشت مشارکتهای کوچک مردم در مسایل دموکراتیک خود از جمله اظهارنظر در خصوص برنامه ها و شعارهای احزاب، کاندیداهای انتخابات و گروه های حامیان آنها، آثار عملی بزرگ سیاسی از جمله تعیین دولت یا احزاب غالب در پارلمان و سنا را به دنبال دارد.
کتاب مزبور که در سال ۲۰۱۷ برنده جایزه معتبر مکنزی در مطالعات سیاسی شد، نشان می دهد اثرات مشارکت و استفاده از مشارکت دموکراتیک شهروندان در فضای شبکههای اجتماعی برخط، تا مدتها بر جای می ماند و باعث می شود کلان داده های رفتار سیاسی شبکهوندان در شبکههای اجتماعی برخط، امکان تجزیه و تحلیل این رفتار را برای بهره برداران سیاسی مانند احزاب، تشکیل دهندگان کمپین های تبلیغاتی انتخاباتی و محققان علوم ارتباطات و حقوق فراهم کرده تا از رهگذر این پژوهشها به شناخت دقیق تری از رفتار سیاسی شهروندان و به تبع آن استفاده از حقوق بشر دموکراتیک مردم برسند.
افکار عمومی و شبکه های اجتماعی
در صدر شبکه های اجتماعی که شهروندان ایرانی نسبت به آنها استقبال زیادی نشان داده اند، اینستاگرام قرار دارد. اینستاگرام، فضایی برای رخ نمایی و نمایش است. از اینرو که شبکه ای مبتنی بر تصویر است و کمتر می توان در آن، مسایل سیاسی عمیق و تحلیلی را مورد استقبال عمومی مشاهده کرد. ولی تصاویر و فیلمهایی که در اینستاگرام مبادله می شود به سرعت در بین شبکهوندان توزیع شده و به اشتراک گذاشته می شود. با این حال شبکهوندان ایرانی اینستاگرام که حدود ۵۰ میلیون نفر تخمین زده می شوند، علایق خود را به مسایل سیاسی و تحلیلی انتخابات نشان می دهند.
تلگرام نیز به عنوان پیامرسانی که استقبال زیادی از آن پیش از فیلترینگ می شد، زمینه فوق العاده مناسبی برای به اشتراک گذاشتن انواع و اقسام محتویات تبلیغاتی، اعم از متن و تصویر و فیلم فراهم کرده بود که در حال حاضر، ردیف دوم استقبال جمعیت شبکه وندان ایرانی را در بین شبکه های اجتماعی داراست.
واتس اپ به دلیل سرعت بالای انتقال داده های مختلف در اشکال متفاوت از جمله فیلم وعکس و متن و صوت، در ارتباطات دوجانبه ایرانیان نقش بسیار مهمی را ایفا می کند ولی از آن جایی که امکان تشکیل کانال (آنطور که در تلگرام ممکن است) در این شبکه نیست و تمام شماره تلفن شبکه وندان در اختیار کسانی که در یک گروه عضو هستند، قرار می گیرد، کاربران آن حاشیه امن کمتری برای خود متصور هستند. لذا در این اپلیکیشن هم انتظار مشارکت سیاسی در مباحث داغ انتخاباتی نمی توان داشت.
یکی از اصلی ترین زمینه های مشارکت سیاسی در شبکه های اجتماعی را می توان در اپلیکیشن توییتر مشاهده کرد. توییتر دارای محیط بسیار خاصی است که به دلیل استقبال حدود 2 میلیون نفر از نخبه گان ایرانی و سرعت بسیار بالای تبادل اطلاعات در آن، تبدیل به مرجع اصلی شبکه های اجتماعی سیاسی شود. هر چند توییتر فیلتر است ولی آنطور که همه سیاسیون و فعالان و نخبه گان اجتماعی از این شبکه استفاده می کنند و تصاویر محتویات منتشر شده در این شبکه در سایر رسانه های اجتماعی دست به دست می چرخد، به طورکلی امکان ندارد کمپین های تبلیغات سیاسی (پروپاگاندا) از آن چشم پوشی کنند.
ترند های اصلی توییتر همواره راهنمای افکار عمومی در مسایل مورد توجه سیاسی جامعه بوده است و هشتگهای منتخب توییتر همواره نشاندهنده سمت و سوی افکار عمومی در بازه خاصی از زمان است. همچنین امکان مخفی کردن هویت دارندگان حسابهای کاربری در توییتر آن را بدل به یکی از بهترین فضاهای تبادل اطلاعات و تحلیل درباره مسایل سیاسی بدون در نظر گرفتن هزینه های احتمالی آن کند. بزرگترین مشکل توییتر از لحاظ فنی، عدم امکان اصلاح و ویرایش محتویات نشر شده و همچنین امکانات اندک آن برای راه اندازی ابزارهای ارتباطات یکسویه و توزیع گسترده پیام مانند ایجاد کانال است. با این وجود، توییتر همواره اصلی ترین نقطه انتشار تحلیلهای سیاسی، اطلاعات پرسرعت و همچنین شکل دهی به افکار عمومی در حوزه سیاسی است.
این اپلیکیشن به علت آنکه بیشتر مورد استقبال فعالان و نخبه گان سیاسی و اقتصادی کشور قرار گرفته است همواره منبع قابل اتکایی برای خبرگزاری های رسمی و سایر شبکه های اجتماعی دنباله رو بوده است. به طور مثال می توان به شارش اطلاعات منتشر شده از توییتر در قضایایی مانند قتل جوان معتاد به دست پلیس مشهد یا حمله به یک دختر در آبادان از سوی کارکنان پالایشگاه آبادان اشاره کرد.
می توان گفت توییتر در فضای انتخابات آینده که بیشتر اقشار نخبه گانی خود را درگیر در مسایل سیاسی خواهند کرد و چندان از شور و شعف و مشارکت اکثریت مردم در آن خبری نیست، نقش اصلی و دست اولی را در ارائه تحلیلهای سیاسی و همچنین اطلاعات خاص و منحصر به فرد سیاسی ایفا خواهد کرد.
کلاب هاوس؛ باشگاه نخبه گان ثروتمند
در یکی دو ماه گذشته، اپلیکیشن کلاب هاوس به عنوان یک اپ جدید مبتنی بر صوت و مدیریت گفتگو از سوی جامعه نخبه گانی ایرانی پذیرفته شده است.
کلاب هاوس در آوریل سال ۲۰۲۰ راهاندازی شد درست در زمانی که شیوع کرونا روز به روز افزایش مییافت و افراد بیشتری دورکار یا در قرنطینه قرار میگرفتند. در اوایل سال ۲۰۲۱، این اپ بیش از ۵ میلیون دانلود از اپل استور داشته و ارزش آن نزدیک به یک میلیارد دلار رسیده است. در حال حاضر تنها از طریق دعوتنامه افراد میتوانند عضو کلاب هاوس شوند، اتفاقی که پیش از این نیز درمورد شبکه اجتماعی ای مانند فیسبوک یا حتی جیمیل شاهد آن بودیم.
در این پلتفرم افراد میتوانند بهطور زنده با یکدیگر صحبت کنند و نظرات خود را به اشتراک بگذارند. در این اپلیکیشن برخلاف سایر شبکههای اجتماعی تنها میتوانید از صوت برای برقراری ارتباط استفاده کنید. نکتهای که به باور برخی کارشناسان جنبه «اجتماعی» شبکههای اجتماعی را پررنگ کرده است.
در واقع چیزی که کلاب هاوس را از دیگر شبکههای اجتماعی متفاوت میکند، این است که بدون متن، عکس و ویدئو توانسته تنها از طریق صوت، میلیونها کاربر را شیفته خود کند. در این شبکه اتاقها یا Roomهای مختلفی با موضوعات گوناگونی وجود دارد که همه اتفاقها در آن زنده و همزمان از طریق گفتوگو بین افراد رخ میدهد.
نکته اینجاست که کلاب هاوس در حال حاضر تنها برای کابران IOS قابل دسترسی است و کاربرانی که دسترسی به آیفون ندارند نمی توانند از نسخه های اصل این اپ استفاده کنند. هر چند سازندگان آن گفته اند به زودی نسخه های سایر سیستم های عامل را به این اپ خواهند افزود ولی در شرایط فعلی تنها آیفون بازها قادرند در این شبکه فعالیت کنند.
در روزهای اخیر چند گفتگوی جنجالی که از سوی
با این وجود به نظر می رسد با توجه به محدودیت فنی دسترسی به این اپلیکیشن و عدم امکان چالش مستقیم با کسانی که در یک اتاق مشغول به تعامل هستند، کلاب هاوس نتواند آنطور که باید به صورتی یک شبکه اجتماعی عمومی در انتخابات اثرگذار باشد بلکه به نظر می رسد بیشتر به عنوان یک شبکه اجتماعی نخبه گانی به درد ارتباطات گزینش شده و با حساب و کتاب نخبه گان با یکدیگر بخورد، تا این که فرضا بخواهد مانند تلگرام در رویدادهای سیاسی 96 اثرگذاری عمومی داشته باشد.
انتهای پیام/